آغاز ده هفتگی
گل نازم شروع ده هفتگیت مبارک
این روزا خیلی خسته شدم و از طرفی دلتنگ پدر بزرگ و مادربزرگت شدم و خیلی گریه کردم و غصه خوردم.خیلی نگران سلامتت هستم.به شش ماهه کربلا سپردمت و نگاه پر برگت امام رضا که سالم و سلامت بیایی تو بغلمون
دو هفته دیگه سونوگرافی NT دارم.نمیدونی که دل تو دلم نیست که زودتر برم تا صدای قلبتو بشنوم .روضه های خونه مامان پروین خیلی شلوغ شده بود.به برکت حضور شما بود نوگلم.تا حالا سابقه نداشت اینجوری باشه.الهی شکر که پسر امام حسین اینجوری پاقدمش خیره .ان شاالله سلامت و قدم خیر هم بیایی تو بغلم
من امسال خیلی تو روضه تحرک نداشتم و نگران شما بودم و پذیرایی کمتر میکردم و زود خسته میشدم.بنظرم خیلی از خانمهای کنجکاو و همیشه در صحنه حاضرفهمیدن باردارم
چشم بد ازت دور باشه نوگلم.به خدا و قرآنی که برای سلامتیت ختم میکنم و چهارده معصوم سپردمت.