هدیه بهشتی من

نخستین دستنوشته مامانی

1394/8/18 10:32
نویسنده : مامان سودی
136 بازدید
اشتراک گذاری

سلام نوگلم...خوبی مامانی؟عزیز دلم چند وقتی بود مامان برای شما تو دفترچه دلنوشته هاشو ثبت میکرد امروز به این فکر افتادم که یه وبلاگ درست کنم تا این لحظه ها رو بتونم برات ابدی کنم و بعدا که بزرگ شدی نشونت بدم و از خوندن ماجراهای قشنگی که با هم داشتیم و شیرین کاری های خودت بخندی و این لحظه ها تا ابد برات ثبت شده باشه

فندقکم شما هنوز خیلی کوچیک هستی ...اونقدری که هنوز دکتر شما رو نمیتونست تو سونو ببینهزباناما مامان عجولت زود رفت سونوگرافی و دکتر گفت فقط ساک حاملگی رو دیده و چون به لطف خدا طبیعی و خیلی زود باردار شدم و سابقه ای هم واسه بیماری نداشتم دکتر گفت جایی نگرانی نیست و دو هفته دیگه ان شاالله تپش قلبت رو هم میبینیمبوسراستی برات بگم از بابایی جونت...خیلی آقاست.همیشه مواظب من و البته مواظب شما هست.وهرکاری بهش بگم نصف شبم باشه برامون انجام میده.خدا برامون حفظش کنه.نوگلم شما براش دعا کن .بابایی یکم مشکل مالی داره .مطمینم دعای نوگلم پیش خدا مجربه و پاقدمت خیره و همه چی روبه راه میشه

این روزا نمیتونم زیاد بشینم زیر دلم تیر میکشه و میترسم شما اذیت بشی و استراحت میکنم تا شما رشد کنی و دو هفته دیگه تو سونوگرافی واسه منو بابایی بای بای کنیخندونکمحبت

به خدا سپردمت نقلک مامانبوس

پسندها (3)

نظرات (1)

مامان زهره
18 آبان 94 10:38
سلام گلم کار خوبی کردی خوش اومدی به جمع نی نی وبلاگی ها