دلنوشته های سونویی
یه روز خوب خدا
مامان همراه بابا
رفتند لباس خریدند
چند تا لباس زیبا
لباسای کوچولو
اندازه ی عروسک
چه ناز می شه بپوشه
اون لباسارو کودک
کلاه و چند تا شلوار
چند جفت جوراب گلدار
لباسای رنگارنگ
رنگای شاد و قشنگ
وای نگا کن کفشاشو
پیراهن زیباشو
چه خوشگله لباساش
جورواجوره کلاهاش
یکیش داره دوتا گوش
شبیه گوش خرگوش
اون یکیشو نگاه کن
مثل چیه؟مثل موش
باباو مامان با شادی
به هر چی که رسیدند
مامان می گفت قشنگه
زود اونو می خریدند
کاشکی نی نی کو چولو
زودتر بیاد به دنیا
بزرگ بشه بمونه
یاور و یار اونها
پ.ن : نوگلم با بابایی قرار گذاشتیم دوشنبه بعد از سونوگرافی بریم و برات خرید کنیم...
قربونت برم الهی..دوشنبه دل مامانو شاد کن...زود رشد کن تا قلب خوشگلت بزنه و خیال ما راحت بشه و به عموهاتم خبر نی نی دار شدنمونو بدیم و اونا هم خوشحال بشن
این عکسو تو یک سایت براساس عکس مامان و بابا از شما پیش بینی کرده بود نوگلم.بعدا ببینیم چقدر شبیهت بوده.البته شما کچل نیستی که چه دختر باشی و چه پسر موهات مثه منو بابایی قشنگه